شکارچی زمان

! make your choice

شکارچی زمان

! make your choice

اینجا کنج دنج دل منه و هر چی دلم بگه مکتوب میشه. این هر چی شامل خاطره,کارای روزمره,درد دل و... است.فقط یادمون باشه،یه وبلاگ فقط یه وبلاگه نه بیشتر و نه کمتر!

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

همه چیز ویران، تصویرها بریده بریده هستند، دست ها روی دیوار کشیده می شوند، صدای نامفهوم، چشم باز می کنم،افسانه ها رژه می روند.
همان صدا گنگ تر و بلند تر،دوباره دست هایم را به دیوار می کشم و جلو می روم، من! نزدیکتر می شوم اما صدا دورتر، با خودم فکر می کنم این تصاویر جنون آمیز از کجا آمده؟
نزدیکتر شدن صدا رشته افکارم را پاره کرد، نمی توانم چشمهایم را باز کنم آهسته جلو می روم، جرات دور شدن از دیوار را ندارم. چشمانم باز می شود. ویرانه ها را واضح تر می بینم. صدا نزدیکتر می شود، می ایستم !
دست از دیوار می کشم و یک قدم جلو تر می روم، صدا از پشت سر بود ! یعنی من داشتم دورتر می شدم!؟
نمی خواهم برگردم، پشت سر، نه نه !
این بار به اختیار چشمانم را می بندم، بر میگردم.
چشمانم باز نمی شود، اختیار ندارم، صدا رو به روی من ایستاده است، نفسش را حس می کنم، فقط یک بار دیگر کافی است صدا بزند تا مطمئن شوم اوست، او !
یک بار دیگر صدا بزن لطفا ! لطفا !
سکوت و سکوت و سکوت
صدا زد ، اوست ! او !
هر چه تقلا می کنم چشمانم باز نمی شود، میخواهم ببینمش.
چشمانم را به زور باز می کنم، نیست، رفته، چند بار پلک می زنم، نیست.
 درجا و به سرعت برمی گردم ...

ساعت روی میز زنگ خورد، مثل برق گرفته ها از جا پریدم، 5:25 دقیقه !

لعنت        لعنت  !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۷ ، ۲۳:۱۵
time hunter