شکارچی زمان

! make your choice

شکارچی زمان

! make your choice

اینجا کنج دنج دل منه و هر چی دلم بگه مکتوب میشه. این هر چی شامل خاطره,کارای روزمره,درد دل و... است.فقط یادمون باشه،یه وبلاگ فقط یه وبلاگه نه بیشتر و نه کمتر!

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

زرد طلایی

جمعه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۴۵ ب.ظ

1- دور و دور و دورتر; اگر می خواهی روزگار نتواند با تو بجنگد باید افسانه شوی; کاش می شد تقویم را 180 درجه چرخاند تا تحویل سال نو دقیقا بیاید اول پاییز، بیاید تا آمدن پاییز را  با جشن و سرور به یکدیگر نوید دهیم... ولی نه!  نمی شود، پاییز را به نخوت و خفقان و مرگ نسبت داده اند، فصل شادی و لبخند نیست، پاییز را تلخ نوشته اند خیلی تلخ، تاریک،کابوس زده و وهم آور.

2- در حال گذراندن روزهای سختی هستم. پروژه ، پیش راه اندازی و تعمیرات رو همزمان باید رسیدگی کنیم تا از قافله تازه نفس و چابک همکاران عقب نمونیم. هر روز با مشکلات و راه کارهای جدید رو به رو میشم و همین ها باعث تجربه برای آینده و پیشرفت میشه. اسم پیشرفت به میون اومد! همین پیشرفت لعنتی باعث شده دیگه نه دل موندن باشه و نه پای رفتن، همین پیشرفت باعث شده بیشتر مرخصی هام رو نتونم برم خونه و دنبال اینجا و اونجا بگردم. "پیشرفت" ! خیال نکن دست از سرت بر می دارم، دقیقا همون بلایی که سر ریاضی و فیزیک دبیرستان و ماشین های الکتریکی دانشگاه در آوردم می خوام سر تو هم در بیارم. اینقدر ازت شکست می خورم تا راه شکست دادنت رو پیدا کنم.

3- یک ماه پیش طی سه روز پنج بار با چزاره رفتیم بیرون و دور دور کردیم. یکی از بیاد ماندنی ترین و دلچسب ترین روزها بود.(بعضی وقتها یه چیزهایی رو باید بگی(امیدوارم این قسمت از متن رو نخونه(پرانتز تو پرانتز شد!))). امیدوارم تو روزهای آینده شرایطی فراهم بشه که بیشتر با هم باشیم. البته این امیدواری از نوع امیدواری برای شرایط دایمی هست که این شرایط دایمی خودش داستان داره که همین دیروز اتفاق افتاد، شاید بعدا در موردش بنویسم.

پی نوشت : تنهایی; حدود چند ماهه که با شیفتی شدن همکاران تو خونه تنها هستم، واقعا تنهایی عالمیست وصف ناشدنی.

پی نوشت: چند هفته ای میشه که دیگه میون زمین و آسمون نیستم، کلا کوچ کردم به سمت آسمون !

پی نوشت: به قول حمید رضا صدر: زنگ فصل پر تب و تاب تازه به صدا در آمده. کشتی هنوز به آب های عمیق نرسیده.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۶/۳۱
time hunter

نظرات  (۲)

خیزید و خز آرید که هنگام خزان است.....
چه شده که جناب چزاره العلما نزول اجلال نمودند...در هر صورت و شکلی ما را مسرور کردند.
از آخر شروع میکنم.
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
خوشحالم که از یه جا موندن نفرت داری.سکون خستگی اوره.وقتی که به شرایط حداقلی تن بدی و راضی باشی به دست خودت ساعت شنی نابودیت رو برگدوندی و باید منتظر بود که چه وقت شن ها تموم میشه.خوشحالم که میجنگی.
تنهایی خیلی خوبه.ه میشه تنهایی از بودن با افرادی که سنخیتی با تو ندارن و تنها به جبر زمانه باهشون هستی بهتره.ازین موهبت تنهایی لذت ببر..من ازش بی بهره ام.تنها وقت تنهایی من الان سر پسته.
شماره سه رو من نخوندما.خ خخخخخ
بهترین ها حقته.خوشحالم که به قسمتی از حقت رسیدی..امیدوارم که این فقط در حد یه هفت لو پیک باشه.هنوز برگ سر رو نکرده باشی.
برقرار باشی رفیق

پاسخ:
سلام چزاره
ممنون که منو میخونی...
دیگه بعد از چند ماه حس نوشتن اومد و اینجا رو نو نوار کردیم
امیدوارم تو برخلاف من نو نوار باشی!
سلام چزاره جان
حالت چطوره...چه خطی رو سیر میکنی...
روز های جدید چطورن... آرام بخش هستن؟؟؟؟
کتابی رو شروع نکردی؟؟؟
...لحظاتت قرین آرامش
پاسخ:
سلام
فعلا در سکوت مطلق هستم
همه چی آرومه
منتطرم تلاطم تغییرات بخوابه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی